دختر شرقی باران

همینم که هستم ولی با تو.. ❤

دختر شرقی باران

همینم که هستم ولی با تو.. ❤

اینجا یه وبلاگ شخصیه
دیدم چند نفری عکسی که من حواسم نبوده و رمزی نکردم کپی کردن
کپی بر داری از این وب نارضاتی منو به همراش داره
لطفا اسب سواری رو مخ نکنید
با تشکر
پونه جان

۱۰ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

۲۹
آذر ۹۴



من دلم میخواهد ‎
باتو به سرزمین احساسم سفرکنم‎
برایت عاشقانه بسرایم وتو ‎
مست ازاین عشق ‎
خیره به چشمانم ‎
دستانم را بگیری‎
و بابوسه ای ‎
شعری تازه برلبانم بسرایی‎
من دلم میخواهد ‎
من باشم و توباشی و عشق ‎
ودیگرهیچ

سری جدید عکس عاشقانه و متن عاشقانه 2015




۲۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۴ ، ۲۰:۴۸
الوچه بانو
۲۷
آذر ۹۴
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۷ آذر ۹۴ ، ۱۴:۲۲
الوچه بانو
۲۳
آذر ۹۴

سلاااام 

خبر های جدید:|

انگشتر نشونم و دزدیدن :(

زانوم ترکیده :|

انگیزم واسه شعر دوبرابر شده:))

امتحانا با آغوش باز به استقبال میآیند:دی

******************************************

رفته بودم تمرین انگشترم  و ساعتم تو کیفشون تو کیفم بودن به اندازه ی چند دقیقه از کیفم جدا شدم و رفتم اصلا کیفم و باز نکردم نگاه کنم که هست یا نه

تا آخر راه هی با خودم گفتم نگاه کنم انگشترم هست یانه تنبلیم گرفت هیچی رفتم خونه کیفم و باز کردم دیدم ساعت هست و انگشتر نه

فرداش رفتم دوباره گشتم اونجا رو تمام اتاقم و ریختم بیرون تمام مسیرو رفتم نگاه کردم اصلا نبود نشسته بودم تو سالن تربیت مثل خر عر عر میکردم :((

خلاصه رفتم اطلاعات گفتن سه تا طلا دزدیدن تو دو هفته اخیر :|

دانشگاه و دارید فقط؟ خیر سرش سراسریه و دانشگاه هشتم ایران :))))) 

هی با خودم گفتم میرم میخرم ب مسعودم اصلا نمیگم 

حالا فکرشو بکنید ک دو روز قبلش مسعود ب مادرش گفته بود انگشترش و گم کرده ولفظش نترکه فقط،،،،:|

حالا اگه پول میخواست اشغال میریخت از اسمون

خلاصه گفتم میرم هرجور شده پول جمع میکنم میخرم واسه خودم ب هیچکسم نمیگم داشتم دق میکردم :(

دوستم گفت بهش بگو شاید عین اونو گیر نیاوردی بعد چی میخوای جوابشو بدی؟؟؟ الان بدونه بهتره تا دوروز بعد خودش بفهمه

خلاصه با ترس لرز براش پیام دادم ک اینجوری شده البته پیامه پنج شیش صفحه بود:)))))))

که جواب داد اخه فدا سرت نشستی داری گریه میکنی مگه من مردم میخرم برات:)))

کاش فحش میداد بیشتر خجالت کشیدم اینجوری :|

حالا اینکه مجبور بودم با خودم همه جا ببرمش چون خودش گفته بود همه جا مخصوصا دانشگاه دستت باشه دانشگاهم بعدش همیشه من باید برم تمرین یعنی راهی نداشتم باید دروغ میگفتم :|

این از این!!!!! 

جریا دوم زانوم اصلا داره منهدم میشه از درد قبلا آسیب دیده بود دیگه الان دوباره درد گرفته!!!! 

فردام امتحان تربیت دارم شیش دقیقه پونزده دور باید بدوام!!!!  :0

حالا موندم با زانوم چه کنم :|


خبر بعدب و انگیزم واسه شعر تو کلاسای ادبیات بحث فوق العاده پیش میاد همیشه در حال صحبت باهمیم حتی وقتی اساتید نباشن و اینو خیلی دوست دارم اکثرا پشت همیم همیشه 

یکی از پسرا ک کارشناسی ارشد رشته ای دیگه ای داره و اومده حالا داره ادبیات میخونه شروع کرد ب کمک کردن ب من هر شعری نوشتم تحلیل کرد انگیزه داد بهم تند تند بهم کتاب داد بخونم و این باعث شد کلی انگیزه پیدا کنم ب مسعود گفته بودم بیاد اینو دانشگاه ببینه بهم گفت من از چشام بیشتر بهت اعتماد دارم ممکنه خودم خطا کنم ولی تو نه بخاطر همین موضوع ک فک نکنی میخوام اونو ببینم هیچوقت نمیان سر کلاسات :)

خیلی ذوق میکنم با این حرفا و اعتماداش 

تیتر بعدیم ک دیگه توضیح نمیخواد از قیافش مشخصه چقدر ترسناکه:)))))))))

خدایا امتحانات مارو ب خوشی رد کن یعنی همه درساتحلیلی فک کتم اخرش دانشمند شم :))))

اما ی دلگیری کوچولو دارم:

من تازه عروسم و توقعات خودمو دارم و خانواده مسعود فوق العاده بیخیالن تاامروز یکبارم ی چیز کوچیکم برام نخریدن حتی تولدم جزخواهر کوچیکش هیچکس تبریک نگفت حالام شب یلداست و مطمینم خبری از هیچی نیست

خیلی خیلی از این بابت ناراحتم خانوادش تو این یکسال بهم ثابت کردن که خیلی نسبت ب مسعود بیخیالن:| 

این دلم و میشکنه:(

میخوام برا یلدا ی چیزی برا مسعود بخرم ی چیز کوچیک چیزی به ذهنم نمیرسه ولی پیشنهاد بدید!!!

برای ولنتاینم ی ایده ی فوق العاده دارم اوکی ک شد عکس میگیرم میذارم براتون

مرسییییی از همتون ک ب یادمین بووووس بوووس

۲۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۴ ، ۲۰:۴۸
الوچه بانو
۱۵
آذر ۹۴
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۵ آذر ۹۴ ، ۱۳:۰۷
الوچه بانو
۱۱
آذر ۹۴
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۱ آذر ۹۴ ، ۰۱:۱۳
الوچه بانو
۱۰
آذر ۹۴
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۰ آذر ۹۴ ، ۰۱:۰۲
الوچه بانو
۰۸
آذر ۹۴
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۸ آذر ۹۴ ، ۲۰:۵۰
الوچه بانو
۰۵
آذر ۹۴

فردا جناب همسر میاد منو بی خوابی گرفته

ای پریسااااا کلت و.میکنممممممممم :)))))))

امروز گفت تا صبح خوابت نمیبره گفتم تا الان پیش نیومده ببیناااا :)))))))


۳۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۴ ، ۰۲:۲۵
الوچه بانو
۰۳
آذر ۹۴

با بی عدالتی خط خوردم :)


۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۴ ، ۲۱:۱۷
الوچه بانو
۰۲
آذر ۹۴

بچه ها هرکی از امروز تا فردا ساعت سه اومد تو وبم

از ته ته ته دلش برام دعا کنه

فردا تست آخر ساعت یک تا سه دعا کنید انتخاب شم خواهش میکنم :)

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۴ ، ۰۰:۰۴
الوچه بانو